هشت تن در طول ۱۳ دوره رئیس جمهور ایران بودهاند. ریاست جمهوری پس از سقوط حکومت شاهنشاهی پهلوی و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بنیانگذاری نظام جمهوری اسلامی در ایران بهوجود آمد و از ۱۳ آذر ۱۳۵۸ با تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شکل قانونی به خود گرفت.در این مقاله از وکیلانه به بررسی این مقام مهم در ایران می پردازیم.
رئیسجمهور از بین نامزدهای ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان گزینش (تأیید یا ردّ صلاحیت) شده و راه یافتگان به مرحله بعدی برای یک دورهٔ چهار ساله توسط رأی مستقیم اکثریت مطلق مردم ایران برگزیده میشود و انتخاب مجدّد او تنها برای یک دورهٔ پیاپی دیگر امکانپذیر است.
بنا بر قانون اساسی، رئیسجمهوری ایران پس از رهبری دومین مقام سیاسی بلندپایهٔ کشور است و هیئت دولت و قوّهٔ مجریه (یکی از قوای سهگانهٔ ایران) تحت امر او قرار دارد. البته تا قبل از بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸، مطابق اصل ۱۳۴ ریاست هیئت دولت با مقام نخستوزیر بود؛ بنابراین سه رئیسجمهور اوّل ایران (سید ابوالحسن بنیصدر، محمدعلی رجایی، سید علی خامنهای) رئیس کابینه محسوب نمیشدند.
رئیسجمهور همچنین به عنوان مجری قانون اساسی، رئیس شورای عالی امنیت ملی و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز فعّالیّت میکند. تنها نخستین رئیسجمهور ایران سید ابوالحسن بنیصدر مقام فرماندهی کل نیروهای مسلّح را برعهده داشتهاست و پس از عزل و رد صلاحیت این وظیفه به رهبری سپرده شد، مابقی رؤسای جمهور حائز این مقام نبودهاند.
در صورتی که رئیسجمهور به دلایلی مانند مرگ، عزل، استعفا، غیبت یا بیماری توانایی انجام مسئولیّتهای قانونی خود را نداشته باشد، معاوناوّل رئیسجمهور با موافقت رهبری وظایف او را موقتاً برعهده میگیرد و باید ظرف مدت ۵۰ روز شرایط انتخاب رئیسجمهور بعدی را از طریق انتخابات پیش از موعد فراهم نماید. تا پیش از بازنگری قانون اساسی (۱۳۶۸)، مسئولیّت جانشینی رئیسجمهور بر عهدهٔ شورای موقّت ریاست جمهوری بودهاست.
سید ابوالحسن بنیصدر، نخستین متصدّی این سمت بود که از ۱۵ بهمن ۱۳۵۸ با تنفیذ حکم خود رسماً کارش را آغاز کرد. او تنها رئیسجمهوری بودهاست که به دلیل عدم کفایت سیاسی توسط مجلس شورای اسلامی برکنار شدهاست. محمدعلی رجایی نیز تنها رئیسجمهوری بودهاست که در حین خدمت ترور شدهاست.
پس از هر دوی این مقاطع که رؤسای جمهور دوره کاری خود را به پایان نبردند، شورای موقّت وظایف آنها را تا انتخاب رئیسجمهور بعدی برعهده گرفت. سید علی خامنهای نیز پس از انتخاب به عنوان رهبری توسط مجلس خبرگان رهبری، دورهٔ ریاستجمهوری خود را پیش از پایان آن واگذار کرد.
چهار رئیسجمهوری بعدی ایران، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی، محمود احمدینژاد و حسن روحانی هر کدام دو دورهٔ پیاپی برای این سمت انتخاب شدند. سید ابراهیم رئیسی با پیروزی در سیزدهمین دوره به عنوان هشتمین رئیسجمهور ایران انتخاب شد.
رئیسجمهور ایران، عالیترین مقام رسمی کشور ایران بعد از رهبر است که با رای مردم از میان نامزدان تأیید صلاحیت شده توسط شورای نگهبان انتخاب میشود.
مطابق با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رئیسجمهوری مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوهٔ مجریه را عهدهدار است. اِمضای عهدنامهها، موافقتنامهها و مسائل مربوط به دیگر کشورها و سازمانهای بینالمللی، برنامهریزی ملی، بودجه و وظیفه برخی از گماشتنهای دولتی، مانند گماشتن وزیران، استانداران و سفیران تابع تصدیق مجلس شورای اسلامی، از جملهٔ وظایف رئیسجمهوری است. همچنین رئیسجمهوری در ایران رئیس شورای عالی امنیت ملی، رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس شورای عالی فضای مجازی نیز هست.
اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۵۸ش):
چند روز بعد از تصویب قانون اساسی در تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۵۸، که در آن نحوه تاسیس قوای سهگانه از جمله نحوه انتخابات رئیس جمهور مشخص شده بود، تاریخ انتخابات ریاست جمهوری از سوی وزارت کشور، ۵ بهمن ۱۳۵۸ اعلام شد.
با تصویب قانون انتخابات در شورای انقلاب در تاریخ ۲۹ آذر ۵۸ و با معرفی حجةالاسلام و المسلمین سید محمد موسوی خوئینیها به عنوان نماینده امام خمینی در کمیسیون بازرسی تبلیغات، عملا مرحله دیگری برای تثبیت نظام سیاسی کشور آغاز شد و از آنجا که مطابق اصل ۱۱۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی، رئیس جمهور عالیترین مقام رسمی کشور پس از مقام رهبری به حساب میآمد نیروهای سیاسی ایران از نیمه دوم آذرماه ۱۳۵۸ تلاش خود را برای احراز این مقام آغاز کردند.
انتخابات در شرایطی برگزار شد که دو ماه پیش از آن در پی تسخیر لانه جاسوسی، دولت موقت به نخستوزیری مهندس بازرگان، استعفا داده بود و امور اجرایی کشور با هدایت شورای انقلاب پیگیری میشد.
تعداد نامزدهای ثبتنامکننده در انتخابات ۱۲۴ نفر بودند که به ۱۰ نفر تشخیص صلاحیت داده شد، به دلایلی دو نفر کنارهگیری کردند تا اینکه انتخابات با رقابت بین هشت نفر برگزار شد و ابوالحسن بنیصدر به عنوان اولین رئیس جمهور ایران بعد از انقلاب اسلامی انتخاب گردید
. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی افراد بسیاری برای ریاست جمهوری مطرح بودند که سرآمد همه آنها امام خمینی بود که ایشان با قاطعیت رد کردند سپس آیت الله طالقانی مطرح شد.
پس از آن در حول و حوش انتخابات، دکتر بهشتی و مهندس بازرگان مورد توجه برخی از اشخاص و احزاب قرار گرفتند که دکتر بهشتی به دلیل عدم موافقت امام و بازرگان به دلیل مخالفتهای امام و نیز اختلافنظر در نهضت آزادی انصراف دادند.
مسئول تشخیص صلاحیت نامزد های ریاست جمهوری
در اولین دورهی انتخابات ریاست جمهوری، ۱۲۴ نفر ثبت نام نمودند. قانون اساسی جمهوری اسلامی، تشخیص صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری را در دوره اول به عهده رهبری نهاده بود. اما امام در اینباره فرمودند: «… با اینکه در این دوره به حسب قانون اساسی مصوب از ناحیه ملت، تصدیق صلاحیت رئیس جمهور و واجد بودن شرایط او به عهده این جانب است… امر صلاحیت را از این جانب به ملت واگذار نمودم که خود سرنوشت خویش را تعیین نمایند.»
تعداد رقبای انتخاباتی ریاست جمهوری
وزارت کشور در مجموع ده نفر را به عنوان رقبای انتخاباتی به مردم اعلام کرد که عبارت بودند از:
۱- جلالالدین فارسی،
۲- ابوالحسن بنیصدر،
۳- صادق قطبزاده،
۴- دریادار سید احمد مدنی،
۵- کاظم سامی،
۶- مسعود رجوی،
۷- صادق طباطبایی،
۸- داریوش فروهر،
۹- حسن ابراهیم حبیبی،
۱۰- محمد مکری.
دلیل اینکه در انتخابات هیچ چهره روحانی دیده نمیشود، سخنان امام خمینی بود که در پاسخ به اعلام نظر برخی گروهها اعلام داشته بود، روحانیون نباید رئیس جمهور شوند. به نظر امام خمینی با توجه به نفوذ روحانیون در بین عامه، کاندیدا شدن آنها را به مصلحت نمیدانست و ترجیح میداد که آنان از طریق نظارت و قانونگذاری به فعالیت در شورای انقلاب و نهادهای دیگر ادامه دهند.
ابوالحسن بنیصدر
ابوالحسن بنیصدر متولد سال ۱۳۱۲ در باغچه از توابع همدان، پدرش روحانی و ملاک بود. او فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه فرانسه بود که ۲۰ سال از عمر خود را در فرانسه گذراند و در بهمن ۵۷ با هیئت همراه امام خمینی به تهران آمد و مناظرههای سیاسیاش با گروههای چپ، چهرهای شاخص شده و سخنرانیهایش در موضوع اقتصاد توحیدی، موجب جلب افکار عمومی به سمت او شد. پس از استعفای دولت موقت، بنیصدر ابتدا سرپرستی دو وزارتخانه امورخارجه و اقتصاد و دارایی را در اختیار گرفت، اما پس از حضور در عرصه رقابت و انتخابات، سرپرستی وزارت خارجه را به صادق قطبزاده واگذار کرد.
موضع احزاب و جناحهای سیاسی
احزاب و جناحهای سیاسی هر کدام حامی یکی از نامزدها بودند.
حزب جمهوری اسلامی
حزب جمهوری اسلامی ابتدا خواستار نامزدی آیت الله بهشتی برای ریاست جمهوری بود که با مخالفت امام ثبت نام نکرد. بعد از جلالالدین فارسی حمایت نمود که با شبهه ایرانیالاصل نبودن آن و کنارهگیری او، حزب در مقابل یک عمل انجام شده قرار گرفت
و در نهایت بعد از بررسیهای لازم به انتشار یک اعلامیه که نشاندهنده پذیرش وضع موجود بود و ارجاع مردم به علما و جامعه مدرسین، اکتفا نمود.
حامیان از بنیصدر
جامعه روحانیت مبارز از بنیصدر حمایت نمود و بخشی از روحانیون مستقل و برخی گروههای سیاسی چپ و ملیگرا نیز از بنیصدر حمایت نمودند.
البته در جامعه روحانیت مبارز نیز اختلافنظر وجود داشت، عدهای طرفدار بنیصدر و عدهای طرفدار حبیبی بودند، اما اکثریت جامعه روحانیت مبارز، نظرشان به بنیصدر بود و او را به عنوان کاندیدای حزب معرفی میکردند.
با وجود حمایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از حبیبی، جلسه مشترک جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز برای معرفی کاندیدای مشترک به جایی نرسید.
برگزاری و نتایج انتخابات ریاست جمهوری
علیرغم درخواست فروهر و مکری برای تعویق انتخابات، با تاکید امام انتخابات به موقع، در روز جمعه ۵ بهمن ۵۸ در سراسر کشور برگزار شد.
نتایج انتخابات در ۸ بهمن اعلام شد. که در پی حذف برخی کاندیداهای سرشناس و به همخوردن توازن، پیروزی بنیصدر قابل پیشبینی بود. بنیصدر توانست با وجود تعداد واجدین شرایط پیروز انتخابات باشد.
تنفیذ حکم ریاست جمهوری
امام خمینی در ۴ بهمن به دنبال عارضه قلبی در تهران بستری شدند و به همین خاطر، ۱۵ بهمن بنیصدر با حضور در بیمارستان قلب و در مقابل اعضای شورای انقلاب، اعضای جامعه روحانیت مبارز، رئیس ستاد مشترک فرماندهای نیروهای سهگانه ارتش و نمایندگان رسانهها و… حکم ریاست جمهوری خود را از امام خمینی دریافت نمود.
ویژگیهای اولین انتخابات ریاست جمهوری
۱. عدم حضور نامزدهای روحانی به جهت منع امام خمینی.
۲. واگذاری تایید صلاحیتها به مردم.
۳. کنار ماندن نامزد (فارسی) مورد حمایت حزب جمهوری اسلامی، تنها حزب رسمی کشور.
۴. کثرت تعداد نامزدهای تایید شده برای استفاده از رسانه ملی.
۵. حاکم بودن هیجانات و ناآرامیهای انقلاب بر عرصه رقابتها.
۶. نارضایتی بیشتر نامزدها از شرایط تبلیغاتی و عدم رضایت اخلاقی انتخاباتی.